صنايع دستي يا كاردستي نوعي كار است كه در آن لوازم تزئيني و كاربردي تنها با استفاده از دست يا ابزار ساده ساخته ميشود. فيروزه معمولاً اين كلمه به روشهاي سنتي ساختن كالاها اطلاق ميگردد. استادكاري مخصوص هر يك از اين موارد مهمترين ملاك است. چنين چيزهاييد اغلب از لحاظ فرهنگي يا مذهبي فوقالعاده هستند. لوازمي كه به صورت توليد انبوه يا با ماشين آلات مختلف ساخته ميشوند جزء صنايع دستي نيستند. قلم زني
ميتوان ويژگيهاي زير را براي محصولات دست ساخته قايل شد:
1_ انجام قسمتي از مراحل اساسي توليد توسط دست، ابزار و وسايل دستي. براي توليد هريك از فرآوردههاي دستي مراحل متعددي طي
ميشود ولي انجام كليهي اين مراحل به وسيلهي دست و ابزار و وسايل دستي الزامي نبوده و چنانچه تنها قسمتي از مراحل اساسي توليد به
اين طريق انجام شود، محصول توليد شده با توجه به مواردي كه در تعريف ذكر شد، صنايعدستي محسوب ميشود.
2_ حضور مؤثر و خلاق انسان در توليد و شكل بخشيدن به محصولات ساخته شده و امكان ايجاد تنوع و پياده كردن طرحهاي مختلف در
مرحلهي ساخت اينگونه فرآوردهها.
3_ تأمين قسمت عمدهي مواد اوليهي مصرفي از منابع داخلي.
4_ داشتن بار فرهنگي(استفاده از طرحهاي اصيل، بومي و سنتي).
5 _ عدم همانندي و تشابه فرآوردههاي توليدي با يكديگر.
6_ عدم نياز به سرمايهگذاري زياد در مقايسه با ساير رشتههاي صنعتي.
7 _ دارا بودن ارزش افزودهي زياد در مقايسه با صنايع ديگر.
8 _ قابليت ايجاد و توسعه در مناطق مختلف(شهر، روستا و حتي در جوامع عشايري).
9_ قابليت انتقال تجربيات و رموز و فنون توليدي به صورت سينه به سينه و يا طبق روش استاد و شاگردي.
آنچه مقوله? صنايع دستي را از هنر كاردستي متمايز ميسازد، هدف از ساخته آنهاست. صنايع دستي لوازمي هستند كه قرار است مورد
استفاده قرار گرفته و كهنه، پوسيده و غيره شوند. مورد استفاده آنها بيش از يك تزئين سادهاست. صنايع دستي اغلب كارهاي فرهنگي و
رسومي تري تلقي ميشوند زيرا به عنوان بخشي از ملزومات زندگي روزمره مطرح هستند. درحالي كه هنر و كاردستي بيشتر يك فعاليت
سرگرمي گونه و يك ارائه بي نقص از يك تكنيك خلاقيت است. از جنبههاي عملي انواع مختلف صنايع دستي به دليل شباهت مورد استفادهد همپوشاني زيادي دارند. تشخيص ظروف مسي تقلبي
?? ژوئن روز جهاني صنايع دستي است.
در سازمان جهاني يونسكو ??? صنعت دستي ثبت شدهاست.
??? صنعت دستي متعلق به كشور ايران است كه از اين تعداد ??? صنعت متعلق به شهر اصفهان ميباشد.
در ايران سازمان ميراث فرهنگي متولي اين بخش ميباشد.
صنايع دستي معروف ايراني: انگشتر فيروزه گليم، فرش، گبه، قلمزني، شيشهگري، منبت كاري، مينا كاري، سفال، چوب، خاتم كاري، مليله دوزي و …
جنبش هنر و صنايع دستي در غرب جنبش هنر و صنايع دستي در اواخر قرن ?? به صورت اصلاحات طراحي و جنبشهاي اجتماعي در اروپا، آمريكاي شمالي و استراليا
آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. حاميان آن با آرمانهاي بنيانگذاران جنبش مانند ويليام موريس و جان روس كين، كه پيشنهاد كردند در
جوامع قبل از صنعتي مانند اروپاي قرون وسطي، مردم به تحقق بخشيدن از طريق فرايند خلاق صنايع دستي رسيدهاند. اين امر در تضاد با
چيزي بود كه به عنوان اثرات بيگانه كار صنعتي تلقي ميشد.
اين فعاليتها صنايع دستي ناميده ميشدند زيرا بسياري از آنها در حرفه صنفي تخصص داشتند.
نوجوانان به شاگردي استاد كار ميكردند
و مهارتهاي خود را در مدت چند سال در ازاي دستمزدهاي پايين پرورش ميدادند. زماني كه آموزش آنها تكميل شد، آنها به خوبي تجهيز
شه بودند تا براي خود تجارت كنند و زندگي خود را با مهارتي كه ميتوانند مستقيماً درون جامعه مبادله شود، و اغلب براي كالاها
خدمات، به دست آورند. انقلاب صنعتي و افزايش بهرهوري فرايندهاي توليد به تدريج بسياري از نقشهاي هنرمندان حرفهاي را كاهش يا
حذف كردهاست، و امروزه بسياري از صنايع دستي بهطور فزايندهاي شاهد ركود هستند، به خصوص هنگامي كه ديگر به عنوان ي
سرگرمي، هنر مردمي و گاهي حتي هنر زيبا ديده ميشود
صنايعدستي و تحولات فنآوري
هرچند كه ثبات تكنيك و اتكاء فوقالعاده به نيروي بدني صنعتگر، از مهمترين خصوصيات صنايعدستي و روستايي است، با اين حال انواع
ابزار و روش توليد نيز در مدت طولاني ثابت نبوده و تا حدود زيادي از تحولات فني و صنعتي تبعيت ميكند. البته تحول و دگرگوني در ابزار
و شيوههاي توليد، بسياري از محصولات را بهتدريج از محدودهي صنايعدستي خارج ساخته بهنحوي كه امروزه ادامهي توليد و مصرف
آنها فقط بهشكل فرآوردههاي صنعتي امكانپذير است ولي در عينحال نميتوان منكر اين واقعيت شد كه استفاده از ابزار جديد و مواد
مرغوب بهعنوان دستاورد پيشرفتهاي صنعتي، كمك شاياني به شكوفايي رشتههاي موجود صنايعدستي كرده و حتي در مواردي به دوام و
بقاء آن نيز كمك كرده است.
در نتيجهي اختراع بعضي ابزار و وسايل جديد، قسمتهايي از مراحل آماده كردن مواد اوليه، ساخت و يا تكميل محصولات دستي بهتدريج
از صورت دستي خارج شده و توسط دستگاهها يا ماشينهاي مختلف انجام ميگيرد. البته اين امر تا آنجا قابل قبول است كه موجب تغيير
ماهيت محصولات دستي و تبديل آن به يك كالاي ماشيني نشود و در اينجاست كه موضوع فنآوري قابل انطباق با صنايعدستي مطر
ميشود.
پيشينه
ميناكاري هنري با پيشينهاي در حدود پنج هزار سال است كه براي زيبايي بخشيدن زيور آلات و ظروف مختلف استفاده ميشدهاست. اين هنر تركيبي از آتش و خاك است كه با هنر نقاشي آميخته ميگردد و نقشهاي زيبايي را ميآفريند. به گفته برخي كارشناسان و در پي تطبيق دادن ميناكاريهاي بيزانس با آثار ايراني، اين هنر در ايران شكل گرفته و سپس به ديگر كشورها رفتهاست. البته در اروپا آثاري باستاني يافت شده كه پيشينهاي بسيار طولاني دارند. براي نمونه شش انگشتر طلا مربوط به سيزده سده پيش از ميلاد در قبرس يافت شده كه نمونهاي از ميناكاري مرصع ميباشند.[۲] همچنين مجسمه معروف زئوس كه در يونان پيدا شده مربوط به پانصد سال پيش از ميلاد ميباشد.
همچنين در مورد لعاب شيشهاي مينا بر روي فلز؛ و در كاوشهايي كه در نهاوند صورت گرفت يك جفت گوشواره طلا به دست آمدهاست كه سبك زرگري آن به سده هفتم تا هشتم پيش از ميلاد مربوط ميباشد.
يكي از اين نمونههاي قديمي بازوبندي از طلا به همراه ميناكاريهاي تزيين شده بر روي آن است كه مربوط به دوران هخامنشيان ميباشد. در حال حاضر اين اثر باستاني در موزه ويكتوريا و آلبرت لندن نگهداري ميشود.
اوج هنري اين هنر در دوره سلجوقيان بوده كه تهيه ظروف برنجي و ميناكاري مرسوميت داشتهاست و اين آثار به كشورهاي همسايه نيز فرستاده ميشدهاست. يكي از نمونههاي ارزشمند اين دوره «سيني آلب ارسلان» است كه ميناكاري بر روي نقره است و در موزه صنايع ظريفه بوستون نگهداري ميشود. اين اثر توسط استادي به نام «حسن الكاشاني» ساخته شده و نامش با خط كوفي بر روي آن حك شدهاست.
بشقابهاي ساساني كه در ارمنستان كشف شده در موزه هنرهاي اسلامي برلين و در موزه متروپوليتن نيويورك نگهداري ميشوند، نمونههاي از آثار باستاني ميناكاري ايراني ميباشند.[۳] همچنين در موزه آرميتاژ سن پترزبورگ و موزههاي انگلستان و فرانسه نيز آثار ديگري از ميناكاري ايراني موجود ميباشد.
نواع ميناكاري
مينا به لحاظ روش توليد به دو دسته تقسيم ميشود:
۱) ميناي خانهبندي
۲) ميناي نقاشي
ميناي خانهبندي:
ميناي خانهبندي شيوهاي قديمي است كه به «ميناي سيمي» نيز معروف است از مفتولهاي بسيار نازك استفاده ميشود. مفتولها را به شكل دلخواه درميآورند و با چسب روي قطعه كار قرار داده با يك لعاب شيشهاي روي آن را ميپوشانند. سپس آن را در داخل كورهاي با حدود ۱۰۰۰ درجه حرارت قرار ميدهند و مفتولها به قطعه كار جوش ميخورند.
در مرحله بعد رنگهاي مخصوص ميناكاري را كه به شكل پودر ميباشند را بر روي سطح كار پر ميكنند. بعد از آنكه سطح كار يكسان و هموار شد آن را به مدت ۳ دقيقه در داخل كورهاي با حرارتي حدود ۱۰۰۰ درجه قرار ميدهند.[۵] مفتولهاي با برنجي بعد از قرا گرفتن در كوره سياه ميشوند و بايد با اسيدكاري رنگشان به حالت نخستين بازگردد.
ميناي خانه بندي در اصفهان و تهران رايج بوده ولي در حال حاضر تنها كارگاه آموزشي ميناي خانه بندي در پژوهشكده ميراث فرهنگي است كه اين هنر را آموزش ميدهد. «ميناي سياه» يك گونه از «ميناي خانهبندي» بهشمار ميآيد كه به «ميناي صائبين» نيز معروف است. اين شيوه ميناكاري بهطور عمده در جنوب كشور و به ويژه در اهواز انجام ميشود.[۶]
ميناي نقاشي: روشي كه امروزه در اصفهان مرسوم است به اين صورت كه نقشهاي مينا بر روي لعابي شفاف شكل ميگيرد. بدين منظور و براي ميناكاري، ابتدا استادي مسگر يا دواتگر ميبايست كه شيئ مربوطه را بر اساس طرح مورد نظر بسازد و سپس استادي ميناكار روي آن را لعاب سفيد رنگ بدهد. مرحله لعاب دهي سه يا چهار بار انجام ميگيرد و هر بار نيز همراه با قرار گرفتن در كوره با ۷۰۰ درجه گرما هست تا رنگ لعاب ثابت شود. سپس نقاشي روي اين جسم سفيدرنگ انجام ميشود و دوباره شي به كوره ميرود تا در درجهاي در حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ درجه پخته شده و رنگها به شكل دلخواه در آيند. هماكنون از رنگهاي شيميايي در نقاشي شي استفاده ميگردد حال آنكه در گذشته رنگهاي بكار گرفته شده گياهي يا معدني بودند. شفافيت مينا نيز از وجود اكسيد قلع بدست ميآيد؛ ولي در ميناي منقوش كه در زمان قديم معمول بود و امروزه استادعليرضاپروازي در ميناكاري به كار ميبندد ابتدا ماده لعابين را كه از سيليس و زنگارهاي فلزات بدست ميآيد به صورت گرد درآورده وبا قلع كدر ميكنند آنگاه حرارت ميدهند تا ميناي كدر به فلز جوش داده ميشود و آنگاه بر اين زمينه طرح مورد نظر به رنگهاي آبگينهاي رسم و سپس ذوب ميشود.
ابزار كار
ابزارهاي مورد نياز براي ساخت ظروف مينا:[۷]
ورقه (طلا، نقره، مس، ورشو، آهن و برنج) به جهت چكش خواري بيشتر واكسيد نشدن در دماي ذوب مينا بيشتر از طلاي ناب استفاده ميشد.
هاون
ماده آبگينهاي مينا
كاغذ كپي
چكش
سندان
گيره
اره كماني و اره فلز بر
قيچي فلز بر
قلم مو
رنگ (گياهي، معدني يا فلزي) كه در ميناي اصيل ميناهاي رنگين پودر شده كه دماي ذوب نسبتاً پاييني از ميناي زيرين دارند.
كوره
سيليس، كربنات، سديم، پتاسيم، آهك و قلعوسرب نيز از مواد شيميايي مورد نياز ميباشند.
رنگها از تركيب مواد شيميايي متفاوتي بدست ميآيند به اين ترتيب كه رنگ زرد از تركيب آهن، اكسيد كروم و قلع و رنگ قرمز با اضافه كردن براكس به كربنات سديموتركيبات طلا و همچنين رنگ سبز از تركيب كردن كرومات سرب با مس بدست ميآيد.
۱۰ نكته كليدي براي شناخت ميناي مرغوب با زير ساخت فلز
زيرساخت مينا بايد يكنواخت و يكتكه بوده و فاقد قسمتهاي زائد و اضافي باشد. لبههاي زيرساخت بايد عاري از رنگ سبز و سطح آنها بدون تَرك بوده و تيز و برنده نباشد. سطح اتكاي ظرف، كاملاً صاف و يكدست باشد. لعاب مينا بايد فاقد ترك، پريدگي، پوسته، حباب، سوراخ و زبري باشد و غلظت آن بهگونهاي باشد كه در همه قسمتها يكسان بوده و داراي نقاط برجستهتر در سطح شيء نباشد. سطح ظرف مينا بايد از درخشندگي كافي برخوردار باشد. شفافيت، براق بودن و صيقلي بودن ظروف مينا، نشاندهنده استفاده از رنگ مرغوب و خوب پخته شدن آنها در كوره است ولي اگر هنگام دست كشيدن بر روي ظروف زبري و ناصافي احساس شد، نشانه كيفيت نامناسب آنها است. ضخامت رنگ در نقاشي و تزئين مينا يكنواخت باشد و رنگهاي بهكار رفته در مرزِ طرحها، درهم ادغام نشده و هماهنگ باشد.
نقوش بايد اصالت ايراني داشته و در رنگگذاري، طرح اصلي حفظ شده و قلمگيري با نهايت دقت انجام شده باشد. پرداز طرحها و نقشها بايستي تميز و با ظرافت كار شده باشد. پشت ظرف بايد داراي لعاب مرغوب و با كيفيت و بدون زدگي و تَرك باشد. اگر بر روي رنگ يا لعاب داخل ظروف تركخوردگي مشاهده كرديد، نشاندهنده سوخته شدن ظرف در حين كورهكاري است. اثر ميناي اصيل و مرغوب بايد داراي رقم بوده، نام هنرمند، تاريخ و محل ساخت نيز بر روي آن حك شده باشد.
صنايع دستي يا كاردستي نوعي كار است كه در آن لوازم تزئيني و كاربردي تنها با استفاده از دست يا ابزار ساده ساخته ميشود. فيروزه معمولاً اين كلمه به روشهاي سنتي ساختن كالاها اطلاق ميگردد. استادكاري مخصوص هر يك از اين موارد مهمترين ملاك است. چنين چيزهاييد اغلب از لحاظ فرهنگي يا مذهبي فوقالعاده هستند. لوازمي كه به صورت توليد انبوه يا با ماشين آلات مختلف ساخته ميشوند جزء صنايع دستي نيستند. قلم زني
ميتوان ويژگيهاي زير را براي محصولات دست ساخته قايل شد:
1_ انجام قسمتي از مراحل اساسي توليد توسط دست، ابزار و وسايل دستي. براي توليد هريك از فرآوردههاي دستي مراحل متعددي طي
ميشود ولي انجام كليهي اين مراحل به وسيلهي دست و ابزار و وسايل دستي الزامي نبوده و چنانچه تنها قسمتي از مراحل اساسي توليد به
اين طريق انجام شود، محصول توليد شده با توجه به مواردي كه در تعريف ذكر شد، صنايعدستي محسوب ميشود.
2_ حضور مؤثر و خلاق انسان در توليد و شكل بخشيدن به محصولات ساخته شده و امكان ايجاد تنوع و پياده كردن طرحهاي مختلف در
مرحلهي ساخت اينگونه فرآوردهها.
3_ تأمين قسمت عمدهي مواد اوليهي مصرفي از منابع داخلي.
4_ داشتن بار فرهنگي(استفاده از طرحهاي اصيل، بومي و سنتي).
5 _ عدم همانندي و تشابه فرآوردههاي توليدي با يكديگر.
6_ عدم نياز به سرمايهگذاري زياد در مقايسه با ساير رشتههاي صنعتي.
7 _ دارا بودن ارزش افزودهي زياد در مقايسه با صنايع ديگر.
8 _ قابليت ايجاد و توسعه در مناطق مختلف(شهر، روستا و حتي در جوامع عشايري).
9_ قابليت انتقال تجربيات و رموز و فنون توليدي به صورت سينه به سينه و يا طبق روش استاد و شاگردي.
آنچه مقوله? صنايع دستي را از هنر كاردستي متمايز ميسازد، هدف از ساخته آنهاست. صنايع دستي لوازمي هستند كه قرار است مورد
استفاده قرار گرفته و كهنه، پوسيده و غيره شوند. مورد استفاده آنها بيش از يك تزئين سادهاست. صنايع دستي اغلب كارهاي فرهنگي و
رسومي تري تلقي ميشوند زيرا به عنوان بخشي از ملزومات زندگي روزمره مطرح هستند. درحالي كه هنر و كاردستي بيشتر يك فعاليت
سرگرمي گونه و يك ارائه بي نقص از يك تكنيك خلاقيت است. از جنبههاي عملي انواع مختلف صنايع دستي به دليل شباهت مورد استفادهد همپوشاني زيادي دارند. تشخيص ظروف مسي تقلبي
?? ژوئن روز جهاني صنايع دستي است.
در سازمان جهاني يونسكو ??? صنعت دستي ثبت شدهاست.
??? صنعت دستي متعلق به كشور ايران است كه از اين تعداد ??? صنعت متعلق به شهر اصفهان ميباشد.
در ايران سازمان ميراث فرهنگي متولي اين بخش ميباشد.
صنايع دستي معروف ايراني: انگشتر فيروزه گليم، فرش، گبه، قلمزني، شيشهگري، منبت كاري، مينا كاري، سفال، چوب، خاتم كاري، مليله دوزي و …
جنبش هنر و صنايع دستي در غرب جنبش هنر و صنايع دستي در اواخر قرن ?? به صورت اصلاحات طراحي و جنبشهاي اجتماعي در اروپا، آمريكاي شمالي و استراليا
آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. حاميان آن با آرمانهاي بنيانگذاران جنبش مانند ويليام موريس و جان روس كين، كه پيشنهاد كردند در
جوامع قبل از صنعتي مانند اروپاي قرون وسطي، مردم به تحقق بخشيدن از طريق فرايند خلاق صنايع دستي رسيدهاند. اين امر در تضاد با
چيزي بود كه به عنوان اثرات بيگانه كار صنعتي تلقي ميشد.
اين فعاليتها صنايع دستي ناميده ميشدند زيرا بسياري از آنها در حرفه صنفي تخصص داشتند.
نوجوانان به شاگردي استاد كار ميكردند
و مهارتهاي خود را در مدت چند سال در ازاي دستمزدهاي پايين پرورش ميدادند. زماني كه آموزش آنها تكميل شد، آنها به خوبي تجهيز
شه بودند تا براي خود تجارت كنند و زندگي خود را با مهارتي كه ميتوانند مستقيماً درون جامعه مبادله شود، و اغلب براي كالاها
خدمات، به دست آورند. انقلاب صنعتي و افزايش بهرهوري فرايندهاي توليد به تدريج بسياري از نقشهاي هنرمندان حرفهاي را كاهش يا
حذف كردهاست، و امروزه بسياري از صنايع دستي بهطور فزايندهاي شاهد ركود هستند، به خصوص هنگامي كه ديگر به عنوان ي
سرگرمي، هنر مردمي و گاهي حتي هنر زيبا ديده ميشود
صنايعدستي و تحولات فنآوري
هرچند كه ثبات تكنيك و اتكاء فوقالعاده به نيروي بدني صنعتگر، از مهمترين خصوصيات صنايعدستي و روستايي است، با اين حال انواع
ابزار و روش توليد نيز در مدت طولاني ثابت نبوده و تا حدود زيادي از تحولات فني و صنعتي تبعيت ميكند. البته تحول و دگرگوني در ابزار
و شيوههاي توليد، بسياري از محصولات را بهتدريج از محدودهي صنايعدستي خارج ساخته بهنحوي كه امروزه ادامهي توليد و مصرف
آنها فقط بهشكل فرآوردههاي صنعتي امكانپذير است ولي در عينحال نميتوان منكر اين واقعيت شد كه استفاده از ابزار جديد و مواد
مرغوب بهعنوان دستاورد پيشرفتهاي صنعتي، كمك شاياني به شكوفايي رشتههاي موجود صنايعدستي كرده و حتي در مواردي به دوام و
بقاء آن نيز كمك كرده است.
در نتيجهي اختراع بعضي ابزار و وسايل جديد، قسمتهايي از مراحل آماده كردن مواد اوليه، ساخت و يا تكميل محصولات دستي بهتدريج
از صورت دستي خارج شده و توسط دستگاهها يا ماشينهاي مختلف انجام ميگيرد. البته اين امر تا آنجا قابل قبول است كه موجب تغيير
ماهيت محصولات دستي و تبديل آن به يك كالاي ماشيني نشود و در اينجاست كه موضوع فنآوري قابل انطباق با صنايعدستي مطر
ميشود.
پيشينه
ميناكاري هنري با پيشينهاي در حدود پنج هزار سال است كه براي زيبايي بخشيدن زيور آلات و ظروف مختلف استفاده ميشدهاست. اين هنر تركيبي از آتش و خاك است كه با هنر نقاشي آميخته ميگردد و نقشهاي زيبايي را ميآفريند. به گفته برخي كارشناسان و در پي تطبيق دادن ميناكاريهاي بيزانس با آثار ايراني، اين هنر در ايران شكل گرفته و سپس به ديگر كشورها رفتهاست. البته در اروپا آثاري باستاني يافت شده كه پيشينهاي بسيار طولاني دارند. براي نمونه شش انگشتر طلا مربوط به سيزده سده پيش از ميلاد در قبرس يافت شده كه نمونهاي از ميناكاري مرصع ميباشند.[۲] همچنين مجسمه معروف زئوس كه در يونان پيدا شده مربوط به پانصد سال پيش از ميلاد ميباشد.
همچنين در مورد لعاب شيشهاي مينا بر روي فلز؛ و در كاوشهايي كه در نهاوند صورت گرفت يك جفت گوشواره طلا به دست آمدهاست كه سبك زرگري آن به سده هفتم تا هشتم پيش از ميلاد مربوط ميباشد.
يكي از اين نمونههاي قديمي بازوبندي از طلا به همراه ميناكاريهاي تزيين شده بر روي آن است كه مربوط به دوران هخامنشيان ميباشد. در حال حاضر اين اثر باستاني در موزه ويكتوريا و آلبرت لندن نگهداري ميشود.
اوج هنري اين هنر در دوره سلجوقيان بوده كه تهيه ظروف برنجي و ميناكاري مرسوميت داشتهاست و اين آثار به كشورهاي همسايه نيز فرستاده ميشدهاست. يكي از نمونههاي ارزشمند اين دوره «سيني آلب ارسلان» است كه ميناكاري بر روي نقره است و در موزه صنايع ظريفه بوستون نگهداري ميشود. اين اثر توسط استادي به نام «حسن الكاشاني» ساخته شده و نامش با خط كوفي بر روي آن حك شدهاست.
بشقابهاي ساساني كه در ارمنستان كشف شده در موزه هنرهاي اسلامي برلين و در موزه متروپوليتن نيويورك نگهداري ميشوند، نمونههاي از آثار باستاني ميناكاري ايراني ميباشند.[۳] همچنين در موزه آرميتاژ سن پترزبورگ و موزههاي انگلستان و فرانسه نيز آثار ديگري از ميناكاري ايراني موجود ميباشد.
نواع ميناكاري
مينا به لحاظ روش توليد به دو دسته تقسيم ميشود:
۱) ميناي خانهبندي
۲) ميناي نقاشي
ميناي خانهبندي:
ميناي خانهبندي شيوهاي قديمي است كه به «ميناي سيمي» نيز معروف است از مفتولهاي بسيار نازك استفاده ميشود. مفتولها را به شكل دلخواه درميآورند و با چسب روي قطعه كار قرار داده با يك لعاب شيشهاي روي آن را ميپوشانند. سپس آن را در داخل كورهاي با حدود ۱۰۰۰ درجه حرارت قرار ميدهند و مفتولها به قطعه كار جوش ميخورند.
در مرحله بعد رنگهاي مخصوص ميناكاري را كه به شكل پودر ميباشند را بر روي سطح كار پر ميكنند. بعد از آنكه سطح كار يكسان و هموار شد آن را به مدت ۳ دقيقه در داخل كورهاي با حرارتي حدود ۱۰۰۰ درجه قرار ميدهند.[۵] مفتولهاي با برنجي بعد از قرا گرفتن در كوره سياه ميشوند و بايد با اسيدكاري رنگشان به حالت نخستين بازگردد.
ميناي خانه بندي در اصفهان و تهران رايج بوده ولي در حال حاضر تنها كارگاه آموزشي ميناي خانه بندي در پژوهشكده ميراث فرهنگي است كه اين هنر را آموزش ميدهد. «ميناي سياه» يك گونه از «ميناي خانهبندي» بهشمار ميآيد كه به «ميناي صائبين» نيز معروف است. اين شيوه ميناكاري بهطور عمده در جنوب كشور و به ويژه در اهواز انجام ميشود.[۶]
ميناي نقاشي: روشي كه امروزه در اصفهان مرسوم است به اين صورت كه نقشهاي مينا بر روي لعابي شفاف شكل ميگيرد. بدين منظور و براي ميناكاري، ابتدا استادي مسگر يا دواتگر ميبايست كه شيئ مربوطه را بر اساس طرح مورد نظر بسازد و سپس استادي ميناكار روي آن را لعاب سفيد رنگ بدهد. مرحله لعاب دهي سه يا چهار بار انجام ميگيرد و هر بار نيز همراه با قرار گرفتن در كوره با ۷۰۰ درجه گرما هست تا رنگ لعاب ثابت شود. سپس نقاشي روي اين جسم سفيدرنگ انجام ميشود و دوباره شي به كوره ميرود تا در درجهاي در حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ درجه پخته شده و رنگها به شكل دلخواه در آيند. هماكنون از رنگهاي شيميايي در نقاشي شي استفاده ميگردد حال آنكه در گذشته رنگهاي بكار گرفته شده گياهي يا معدني بودند. شفافيت مينا نيز از وجود اكسيد قلع بدست ميآيد؛ ولي در ميناي منقوش كه در زمان قديم معمول بود و امروزه استادعليرضاپروازي در ميناكاري به كار ميبندد ابتدا ماده لعابين را كه از سيليس و زنگارهاي فلزات بدست ميآيد به صورت گرد درآورده وبا قلع كدر ميكنند آنگاه حرارت ميدهند تا ميناي كدر به فلز جوش داده ميشود و آنگاه بر اين زمينه طرح مورد نظر به رنگهاي آبگينهاي رسم و سپس ذوب ميشود.
ابزار كار
ابزارهاي مورد نياز براي ساخت ظروف مينا:[۷]
ورقه (طلا، نقره، مس، ورشو، آهن و برنج) به جهت چكش خواري بيشتر واكسيد نشدن در دماي ذوب مينا بيشتر از طلاي ناب استفاده ميشد.
هاون
ماده آبگينهاي مينا
كاغذ كپي
چكش
سندان
گيره
اره كماني و اره فلز بر
قيچي فلز بر
قلم مو
رنگ (گياهي، معدني يا فلزي) كه در ميناي اصيل ميناهاي رنگين پودر شده كه دماي ذوب نسبتاً پاييني از ميناي زيرين دارند.
كوره
سيليس، كربنات، سديم، پتاسيم، آهك و قلعوسرب نيز از مواد شيميايي مورد نياز ميباشند.
رنگها از تركيب مواد شيميايي متفاوتي بدست ميآيند به اين ترتيب كه رنگ زرد از تركيب آهن، اكسيد كروم و قلع و رنگ قرمز با اضافه كردن براكس به كربنات سديموتركيبات طلا و همچنين رنگ سبز از تركيب كردن كرومات سرب با مس بدست ميآيد.
۱۰ نكته كليدي براي شناخت ميناي مرغوب با زير ساخت فلز
زيرساخت مينا بايد يكنواخت و يكتكه بوده و فاقد قسمتهاي زائد و اضافي باشد. لبههاي زيرساخت بايد عاري از رنگ سبز و سطح آنها بدون تَرك بوده و تيز و برنده نباشد. سطح اتكاي ظرف، كاملاً صاف و يكدست باشد. لعاب مينا بايد فاقد ترك، پريدگي، پوسته، حباب، سوراخ و زبري باشد و غلظت آن بهگونهاي باشد كه در همه قسمتها يكسان بوده و داراي نقاط برجستهتر در سطح شيء نباشد. سطح ظرف مينا بايد از درخشندگي كافي برخوردار باشد. شفافيت، براق بودن و صيقلي بودن ظروف مينا، نشاندهنده استفاده از رنگ مرغوب و خوب پخته شدن آنها در كوره است ولي اگر هنگام دست كشيدن بر روي ظروف زبري و ناصافي احساس شد، نشانه كيفيت نامناسب آنها است. ضخامت رنگ در نقاشي و تزئين مينا يكنواخت باشد و رنگهاي بهكار رفته در مرزِ طرحها، درهم ادغام نشده و هماهنگ باشد.
نقوش بايد اصالت ايراني داشته و در رنگگذاري، طرح اصلي حفظ شده و قلمگيري با نهايت دقت انجام شده باشد. پرداز طرحها و نقشها بايستي تميز و با ظرافت كار شده باشد. پشت ظرف بايد داراي لعاب مرغوب و با كيفيت و بدون زدگي و تَرك باشد. اگر بر روي رنگ يا لعاب داخل ظروف تركخوردگي مشاهده كرديد، نشاندهنده سوخته شدن ظرف در حين كورهكاري است. اثر ميناي اصيل و مرغوب بايد داراي رقم بوده، نام هنرمند، تاريخ و محل ساخت نيز بر روي آن حك شده باشد.